بتاب... مثل ماه...

ساخت وبلاگ

مزاحم خودشو نشون داد، دوست خودم بود که داشت با شماره جدیدش سر به سرم میذاشت.

کلی عصبی شدم و حالم بد شد ولی به روی خودم نیوردم.

آخه آدم چی بگه..

با آرامش دیگران برای تفریح و سرگرمی خودتون بازی نکنین.

بتاب... مثل ماه......
ما را در سایت بتاب... مثل ماه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lonelymoon7474 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 19:11

امروز از صبح که چشامو باز کردم تا همین الانش با کسی حرف نزدم.کلا بی حوصله،دَمَق،بی اعصاب...از شرایط زندگیم حالم به هم میخوره،ازینکه: بیکارم،بی پولم،یه مشت فضول دوروبرم ریخته،به چیزایی که میخوام نمیرسم و فقط شکست پشت شکست.بعضی وقت ها به خدا میگم اگه قراره تا آخرین روز زندگیم همینی که هستم، باشم زودتر ببرم.همیشه فکر میکنم مثلاااا اووووووووم؛ سرطان بهترین گزینه هستش. ازاین مدلایی که میگن مثلا شش ماه تا یک سال بیشتر وقت نداری.خیلی زجر آور و درد آوره.یکم اطرافیان دلشون برای آدم میسوزه دَم آخری هر چی بخوایی فراهمه هر کاریم کنی خرده نمیگیرن بهت میگن بزار آخر عمری زندگی شو بکنه.بعدش هر کاااری که تجربه نکرده بودمو انجام میدادم ،جاهای که نرفته بودمو یه سرکی می کشیدم،و آدمایی که ازم دوربودن یا تابه حال ندیدمشون و دلم پَرمی کشید تا ببینمشونو میدیدم و هزار و یک کار نکرده دیگه.البته اگه به همشون برسم.مثلاا میتونم اولویت بندیشون کنم.شایدم فقط نشستم و فقط نگاه کردم تا روز موعود فرا برسه همین.بعد راحت میشی و اونایی که قضاوتت کردن.... هیییییی.... ولش کن چه فایده داره نوش دارو بعد مرگ سهراب.... بتاب... مثل ماه......ادامه مطلب
ما را در سایت بتاب... مثل ماه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lonelymoon7474 بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 19:11

حالا دیگه به نقطه ای رسیدم که هیچ انگیزه ای برای زندگی ندارم.

یعنی بهم بگن فردا وقت رفتن هست یا همین الان، کاری واسه انجام دادن ندارم و فقط میگم بریم من آماده ام.

بتاب... مثل ماه......
ما را در سایت بتاب... مثل ماه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lonelymoon7474 بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 19:11